ابعاد پروژۀ نفوذ از نگاه رهبر انقلاب اسلامی

نفوذ دشمن در انقلاب اسلامی در 4عرصه ممکن است اتفاق بیفتد: فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی. عرصه فکری-فرهنگی مهم‌ترین عرصه نفوذ است زیرا فرهنگ مهم‌ترین عرصه‌ حیات در تمدن اسلامی می‌باشد و فرهنگ مسموم مانند هوای مسموم است که تنفس در آن، به صورت پنهان و تدریجی اثر قطعی خود را بر تمدن اسلامی خواهد گذاشت


علی‌اکبر ابراهیمی‌نژاد| پژوهشگر و کارشناس ارشد اقتصاد
1396/1/6
تعداد بازدید:

1. استکبار و مسئله نفوذ

مسئله نفوذ از منظر مقام معظم رهبری کاملاً مرتبط با عصر استعمار و امتداد این عصر در قالب‌های نوین است. استکبار در چند قرن اخیر همواره خود را در روش‌های مختلف و جدیدتر نسبت به شرایط جهانی و اقتضائات کشورها به‌روزرسانی کرده است. مرحلۀ ابتدایی استعمار، استعمار کهنه بود که در آن سال‌ها مستعمرات بزرگ و ثروتمندی مانند هند و الجزایر مستقیماً توسط حاکمان خارجی (مثلاً انگلیسی)‌ اداره می‌شدند و مردمان، ذخایر و منابع آن کشورها در اختیار استعمارگران قرار می‌گرفت. با گذشت زمان و افزایش آگاهی‌های ملت‌های تحت استعمار، طبیعتاً سلطه‌گران می‌بایست برای حفظ اقتدار و سلطۀ خود از شیوه جدیدی که نقش و حضور آن‌ها را علی‌رغم افزایش نفوذشان کم‌رنگ‌تر کند، استفاده می‌کردند. در دوران جدید افرادی از میان خود ملت‌ها را در رأس قدرت می‌گماشتند و بدین طریق، با استفاده از فرصت حضور حاکمان دست‌نشاندۀ خود در کشورها، سال‌های متمادی چپاول ملت‌ها را به شکل جدیدی ادامه می‌دادند. رژیم پهلوی و نظامی‌های کودتاچی نمونه‌هایی از این دیکتاتوران دست‌نشانده بودند که در بسیاری از کشورهای به‌اصطلاح جهان سومی و از جمله کشورهای اسلامی در منصب حاکمیت قرار گرفتند. اما با بیداری ملت‌ها این روش نیز با مشکلاتی برای مستکبران مواجه شد و دوران جدیدی در استعمار آغاز شده است که از آن می‌توان به استعمار فرانو تعبیر کرد. مبنای اصلی در این شیوه عبارت است از نفوذ در میان ملت‌ها به‌گونه‌ای‌که با حضور مستقیم طرفداران یا حتی بدون حضور مستقیم آن‌ها و از طریق پول، تبلیغات، اغواگری‌های گوناگون و رنگین و تلاش برای موجه‌نشان‌دادن چهرۀ ابرقدرت‌ها، بخش مؤثری از ملت‌ها را اغوا و تحریک کنند تا آنچه را که آن‌ها می‌خواهند، ملت‌ها هم بخواهند و در این صورت است که بدون نیاز به حضور در یک کشور، ملت‌ها ناخواسته در راستای تأمین منافع مستکبریان اقدام می‌کنند. این تلاشی است که دشمنان همواره با هدف چپاول بهره‌کشی از ملت‌ها انجام می‌دهند. در این زمینه رهبر انقلاب اسلامی تصریح می‌کنند: «موفّقیت هر ملتی در پیشرفت‌های خود، نسبت معکوس با نفوذ بیگانگان و دشمنان در آن کشور دارد.1 [زیرا] اگر استكبار و دستگاه سلطه توانست بر كشوری تسلط یابد و در آن نفوذ پیدا كند، منافع آن ملت، دیگر نادیده گرفته خواهد شد.»2

2. عرصه‌های مختلف نفوذ

حال برای مقابله با نفوذ مستکبرین که چپاول ملت‌ها را به دنبال دارد، لازم است ملت‌ها خصوصاً کشورهای اسلامی، عرصه‌های مختلف این نفوذ را بشناسند تا خود را برای مقابله با آن مهیا سازند. «اگر انسان بداند دشمن از چه راهی وارد می‌شود، حواس خود را جمع خواهد کرد.»3 ایشان در این رابطه عرصه‌های مختلف نفوذ و اهمیت و اولویت هر یک از این عرصه‌ها را ذکر می‌کنند که در ادامه نظرات ایشان بیان خواهد شد.

نفوذ دشمن در انقلاب اسلامی در چهار عرصه ممکن است اتفاق بیفتد: فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی. عرصه فکری-فرهنگی مهم‌ترین عرصه نفوذ است زیرا فرهنگ مهم‌ترین عرصه‌ حیات در تمدن اسلامی می‌باشد و فرهنگ مسموم مانند هوای مسموم است که تنفس در آن، به صورت پنهان و تدریجی اثر قطعی خود را بر تمدن اسلامی خواهد گذاشت. ایشان در بیانات مختلفی نفوذ فرهنگی را تعریف کرده و نسبت به مقابله با نفوذ فرهنگی دشمن هشدار داده‌اند. از باورهای مهم فرهنگی که انقلاب اسلامی را در برابر دشمنی‌ها و دسیسه‌ها نفوذناپذیر کرده‌ است می‌توان به وحدت کلمه، روحیۀ انقلابی، تقوای انقلابی، بسیج و روحیۀ بسیجی اشاره کرد.

مهم‌ترین عرصه بعد از عرصه فرهنگ را می‌توان عرصه سیاست دانست. نفوذ سیاسی عبارت است از نفوذ موردی یا جریانی در در مراکز تصمیم‌گیر یا تصمیم‌ساز. نفوذ موردی در این مراکز بیشتر مربوط به دوران استعمار نو بوده است، اما آنچه امروزه و در دوران استعمار فرانو بیشتر شاهد آن هستیم نفوذ جریانی در مراکز تصمیم‌گیر یا تصمیم‌سازی است تا دستگاه‌های سیاسی و مدیریّتی یک کشور به‌راحتی تحت‌تأثیر دشمنان قرار می‌گیرد و تصمیم‌گیری‌ها در یک کشور بر طبقِ خواست، میل، اراده و در راستای منافع سلطه‌طلبان رقم خواهد خورد. برتری و امتیاز اصلی این روش در این است که در شرایطی که نفوذ جریانی سیاسی در کشوری اتفاق افتاده است و درحالی‌که منافع اصلی یک ملت نادیده گرفته می‌شود و اهداف استکبار در حال تأمین شدن است؛ هیچ‌گونه دشمنی سخت یا نفوذ آشکار اشخاص (جاسوسان) در عرصه سیاسی و مدیریتی کشور وجود نخواهد داشت که امکان شناسایی و مقابله با آن وجود داشته باشد.

تخریب و تخطئه افراد و جریاناتی که بر روی اصول اساسی انقلاب اسلامی پافشاری می‌کنند یکی از مکمل‌های اصلی پروژۀ نفوذ است. این امر معمولاً با شعارهای موازی اعتدال‌گرایی یا شعارهای تخریبی مقابله با افراطی‌گری و تندروی مطرح می‌شود.

عرصۀ بعدی نفوذ، عرصه اقتصادی است که شاید پیش از تبدیل‌شدن وضعیت اقتصادی کشور به جنگ تمام عیار اقتصادی استکبار علیه انقلاب، مسئله نفوذ اقتصادی اهمیت بیشتری می‌داشت، زیرا هم اکنون به علت وجود جنگ اقتصادی، هوشیاری بیشتری نسبت به تحرکات آشکار و پنهان دشمن (از جمله نفوذ) در جبهه اقتصادی وجود دارد. مقام معظم رهبری به تجربۀ برخی کشورهای پیشرفته منطقه اشاره می‌کند که علی‌رغم وضعیت خوب اقتصادی، به علت جدی‌نگرفتن مسئله نفوذ اقتصادی، با ضربات مهلک دفعه‌ای مواجه شده‌‌اند و در برخی بخش‌های اقتصادی کشور خود کنترل اوضاع را از دست داده‌اند.

عرصۀ بعدی نفوذ امنیتی است. امنیت بستری است که امکان ادامه حیات را برای سایر عرصه‌ها از جمله فرهنگ، سیاست و اقتصاد فراهم می‌سازد. البته ممکن است با توجه به شرایط و اقتضائات کشور و تهدیدات دشمنان در برهه‌ای خاص، مقابله با نفوذ دشمن در یک یا چند عرصه فوریت پیدا کند، کمااینکه در فتنه‌های ٨٧ و ٨٨ مسئله امنیت در دستور کار اول قرار گرفت، در سال‌های گذشته مسئله اقتصاد و در سال اخیر مقابله با نفوذ سیاسی در اولویت کشور قرار گرفته است.

3. عوامل مقابله با نفوذ

در ادامه این یادداشت به برخی از مسائلی که در بیانات مقام معظم رهبری، انقلاب اسلامی را در مقابل انواع نفوذ دشمنان و مستکبران مقاوم ساخته است اشاره می‌کنیم.

1-3. رهبری دینی

ایشان معتقدند هم اکنون نیز بسیاری از کشورها و ملت‌ها از حضور امریکا و نفوذ استکبار که به اشکال مختلف از جمله ایجاد پایگاه‌های نظامی، دخالت‌های اقتصادی و ترویج فرهنگ بیگانه در کشورهایشان وجود دارد ناراحت و ناراضی‌ هستند؛ اما به علت نداشتن رهبری مقتدر و آگاه قدرت و جرأتِ اقدام علیه حاکمان وابسته خود و نفوذ مستکبران را ندارند. نگاه به عاقبت برخی قیام‌های مردمی در جریان بیداری اسلامی نشان‌دهندۀ اهمیت و جایگاه والای رهبری در جریانات استکبارستیز مردمی است.

2-3. وحدت کلمه، روحیه انقلابی، تقوا

ایشان وحدت کلمه و تقوای انقلابی‌ لبریز شده در ملت مسلمان ایران در سال‌های بعد از انقلاب را از اصلی‌ترین عوامل نفوذ ناپذیری انقلاب اسلامی می‌دانند و معتقدند عامل اصلی جاری شدن این ویژگی‌ها در ملت ایران، شخصیت عظیم‌الشّأن حضرت امام خمینی؟ره؟ و رفتار و بیان قرآنی و ایمانی ایشان بوده است.

دشمنان همواره برای از بین‌بردن این ویژگی‌های مثبت در تلاش بوده‌اند و برای از بین بردن وحدت میان مردم اقدام به ایجاد تفرقه به بهانۀ مختلف از جمله سیاسی، مذهبی،‌ قومی و .. کرده‌اند. همچنین به منظور مقابله با روحیۀ انقلابی ملت ایران تلاش کرده‌اند در برهه‌های مختلف، از طریق هجمۀ رسانه‌ای و عناصر داخلی خائن یا غافل، علت اصلی مشکلات موجود در کشور (خصوصاً مشکلات اقتصادی) را لحن و رفتار انقلابی ملت ایران در مقابل نظام استکبار معرفی کنند و از آن به «نگرانی جامعه جهانی از ایران» تعبیر کرده و خواستار دوری ملت ایران از گذشته خود به بهانۀ خروج از انزوا می‌شوند و این در حالیست که مقصود آنان از جامعه جهانی تنها چند کشور مستکبر عالم می‌باشد زیرا غالب ملت‌های دنیا، دلهایشان به دلیل اقتدار و عزتی که به واسطۀ روح انقلابی ملت ایران نصیبش شده است، به سمت انقلاب اسلامی جذب شده‌است.»4

3-3. قطع رابطه سیاسی با مستکبران

مقام معظم رهبری قطع رابطه سیاسی با نظام استکبار را یکی از الطاف الهی می‌‌دانند که خداوند تبارک و تعالی به واسطه اخلاص ملت ایران به آنان بخشید و این را مصداقی از عبارت شریف «من کان للَّه کان اللَّه له»می دانند. لذا مستمراً ملت ایران را به شکرگزاری لسانی و عملی از این نعمت الهی دعوت می‌نمایند و شکر گذاری عملی از این نعمت را مقابله با نفوذ آمریکا به عنوان مصداق اتمّ استکبار خصوصاً از پنجره «مذاکره» می‌دانند.

4-3. بسیج و روحیۀ بسیجی

ایشان بسیج را یکی از عوامل مهم در مقابله با نفوذ دشمنان می‌دانند. ایشان بسیجی را شخصی می‌داند که در قالب پایگاه‌های مقاومت یا در هر گوشه‌ای از کشور و در هر لباسی که باشد، قلبش برای اعتلای ایران عزیز می‌تپد و خود را آماده فداکاری برای آن می‌داند. وجود اینگونه عناصر در یک کشور و تلاش جهادگونه و گمنام این افراد در نقش‌های مختلف، یکی از عوامل مصون سازی کشور در مقابل تلاش دشمنان برای نفوذ و ضربه زدن به کشور می‌باشد.

5-3. عمل به قائدۀ «رعب»

ایشان نظام استکبار را متجاوزِ بالطّبع می‌دانند و یکی از راه‌های اصلی مقابله با این دشمن را ایجاد ترس و رعب در دل دشمن می‌دانند. این رعب باید از طریق نوع حرکت نظام اسلامی ایجاد شود به‌گونه‌ای‌که دشمن از نفوذناپذیری خاکریز شما احساس ترس کرده و عقب نشینی کند. ایشان آیه شریفه «وَ اَعِدّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعتُم مِّن قُوَّةٍ وَ مِن رِّباطِ الخَیلِ تُرهِبونَ بِه‌ عَدُوَّ اللهِ وَ عَدُوَّکُم»5 را تبیین کننده این استراتژی می‌دانند.

4. مکمل‌های پروژه نفوذ

ثمردهی پروژۀ نفوذ دشمنان حتماً نیازمند مکمل‌های دیگری نیز هست. مکمل‌های نفوذ معمولاً توسط عناصر وابسته یا ساده‌لوح داخلی و حمایت‌های رسانه‌ای داخلی و غربی به اجرا در می‌آیند. در ادامه به برخی از این مکمل‌های نفوذ از منظر رهبری اشاره‌می کنیم.

1-4. وجود جریان نفاق

ایشان در بیانی با توجه به آیات ابتدایی سوره بقره علاوه بر وجود نفاق فردی، به وجود نفاق جریانی نیز اشاره می‌کنند و آن را به صورت زیر تعریف می‌کنند: «جریان نفاق یعنی در درون نظام اسلامی یک مجموعه‌ای به قصد ضربه‌زدن و مخالفت‌کردن و توطئه‌کردن، زیر پوشش حق به جانب به وجود بیاید، بدون اینکه این شجاعت را داشته باشند که صریحاً اعلام کنند ما دشمن‌ایم.»6 می‌توان جریان نفاق را بستر ساز جریان نفوذ در کشور دانست و لذا لازم است همگان نسبت به این جریان و چگونگی وارد شدن افراد به جریان‌های مختلف نفاق آشنایی پیدا کنند: «امروز یک نشانه [برای شناخت منافق] وجود دارد؛ آن نشانه چیست؟ همراهی با دشمنِ شناخته شده! چون امروز نظام اسلامی، دشمن‌های شناخته‌شدۀ معروفی دارد که هیچ پردۀ ریا و&‌160;نفاقی روی صورتشان نیست؛ که در عرف انقلاب ما از آن‌ها به استکبار تعبیر می‌شود. مظهرش حالا - مثلاً - آمریکا و بعضی از کشورهای دیگر هستند. معلوم است که آن‌ها دشمن هستند؛ دشمنی آن‌ها هیچ پوششی ندارد، پنهان هم نمی‌کنند، دشمنی‌شان را هم می‌گویند. این وسیله، امروز در اختیار ماست، ولی در اختیار مسلمان دوران پیغمبر نبود، هرکس که با دشمن همکاری می‌کند، مورد سوءظن قرار می‌گیرد.»7

2-4. تخریب جریان مؤمن حزب اللهی

تخریب و تخطئه افراد و جریاناتی که بر روی اصول اساسی انقلاب اسلامی پافشاری می‌کنند یکی از مکمل‌های اصلی پروژۀ نفوذ است. این امر معمولاً با شعارهای موازی اعتدال‌گرایی یا شعارهای تخریبی مقابله با افراطی‌گری و تندروی مطرح می‌شود. آنچه در اینجا مطرح است این است که این شعارها نمی‌توانند توسط جریان‌های خارجی مطرح و پیگیری شوند و حتماً باید توسط جریان‌هایی که در درون نظام وجود دارند و بعضاً سابقه انقلابی دارند مطرح شوند، زیرا تهمت افراطی‌گری از خارج از نظام بر بخشی از عناصر درون نظام بسیار بی‌معنا و نامتناجس خواهد بود. بااین‌حال، حضور دشمنان خارجی در مرحله پیگیری و ترویج این ادبیات، پس از مطرح‌شدن آن در داخل به‌شدت مشهود است.

«مکمّل این نفوذ هم کارهای حاشیه‌ای است؛ یکی از چیزهایی که مکمّل این نفوذ است، تخطئۀ کسانی است که بر اصالت‌ها، بر نگاه درست، بر ارزش‌ها پای می‌فشارند؛ این مکمّل نفوذ است.8 این‌همه جوان‌های حزب‌اللّهی و انقلابی را برخی از گویندگان و نویسندگان نکوبند به اسم&‌160;افراطی&‌160;و امثال این‌ها.9»

3-4. مطرح‌کردن شعار در عرض شعار استقلال

ایشان معتقدند بیت الغزل انقلاب اسلامی، استقلال است و بنابراین دشمنان و جاهلان در برهه‌های مختلف شعارهای دیگری را که معمولاً شعارهای ارزشمندی نیز هستند به منظور مقابله با شعار اصلی انقلاب اسلامی مطرح می‌کنند که لازم است نظر به سابقه مطرح کنندگان و اقتضائات زمانی و مکانی، نسبت به تحت الشعاع قرار گرفتن شعار اصلی انقلاب یعنی استقلال، هوشیاری به خرج داد. ایشان به عنوان نمونه به خاطره‌ای از سال‌ ۵٨ اشاره می‌کنند و به سابقه عده‌ای که در آن روز مایل به تصویب مصوبه‌ای در شورای عالی دفاع به منظور تثبیت حضور مستشاران آمریکایی بودند، اشاره می‌کنند و مطرح شدن شعارهایی مانند اصلاحات و آزادی از جانب این افراد در سال‌های اواخر دهه هفتاد را نگران کنند می‌دانند.

«انسان وقتی از این گونه افراد (افرادی که ذکر شد)، نام «اصلاح» و «آزادی» را می‌شنود، حق دارد بدبین شود. کسانی که پس از یک چنین انقلاب باشکوهی - که لبه تیز این انقلاب هم علیه سلطه امریکا بود - می‌خواستند با تدابیر گوناگون، امریکایی‌ها را که از در رفته بودند، از پنجره برگردانند، اکنون دم از «آزادی» و «اصلاح» بزنند و کسانی از تفاله‌ها و از مزدوران رژیم گذشته به آنها کمک کنند! هر آدم هوشمندی حق دارد نگران شود و سوءظن پیدا بکند. استقلال،&‌160;بیت‌الغزل&‌160;انقلاب اسلامی بود؛ یعنی نفوذ بیگانه در این کشور ممنوع؛ یعنی امریکا و انگلیس و دیگران حق ندارند در مسائل سیاسی و فرهنگی کشور هیچ‌گونه اعمال نفوذی بکنند.»10

4-4. استفاده از مجامع جهانی و شعارهای ارزشی از سوی استکبار

استکبار جهانی در طول چند دهۀ اخیر در پی مطرح کردن شعارهای ارزشی به ایجاد سازمان‌های رسمی بین المللی پرداخته است که هم اکنون یکی از کارکردهای اصلی این سازمان‌های بین المللی ایجاد بهانه برای نفوذ در ساختارهای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی کشورها و نیز تغییر این ساختارها در راستای منافع مستکبران و حمایت از اقدامات ظالمانه آنان است. مقام معظم رهبری در مناسبت‌های مختلف، عملکرد مجامع جهانی را درقبال مسائل مختلف از جمله قضیه فلسطین، بوسنی هرزگوین، نقض حقوق بشر در کشورهای غربی، نقض معاهدات جنگی توسط ابرقدرت‌ها و حتی نگاه‌های تبعیض‌آمیز در انتخاب و حمایت از آثار فرهنگی و هنری کشورها زیر سؤال برده‌اند.

«البته آمریکا و بسیاری از کشورهای غربی از اسرائیل حمایتی بی‌دریغ و آشکار می‌کنند و میثاق‌های بین‌المللی را زیرپا می‌گذارند و یک بار دیگر برای همه دنیا به اثبات می‌رسد که نگاه قدرت‌های بزرگ به معاهدات و مجامع بین‌المللی، یک نگاه ابزاری است. آن‌ها از این معاهدات و از این مجامع بین‌المللی، فقط در جهت منافع و هدف‌های خود استفاده می‌کنند و برای معاهدات و مجامع مذکور، احترامی قائل نیستند.»11

منابع

بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و خانواده‌های آنان ١۵/٧/١٣٩۴

بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى 1394/۶/25

بیانات در دیدار جمعی از دانش‌آموزان 1382/۶/26

بیانات‌ در جمع سپاهیان و بسیجیان لشکر ۱۰ سیدالشهداء 1377/٧/26

بیانات در جلسه چهاردهم تفسیر سوره بقره 1370/٩/6

بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم 1368/٧/5

بیانات در دیدار ائمۀ جمعه و اقشار مختلف مردم 1368/٨/3▪

پی نوشت

1. بیانات در دیدار پاسداران، جانبازان، دانشجویان و دانش‌آموزان 1379/٨/11

2. بیانات در اجتماع بزرگ مردم اراک 1379/٨/24

3. بیانات در خطبه‌های نمازجمعه 1381/٩/1

4. بیانات در دیدار نمایندگان مجلس 1387/٣/10

5. سوره مبارکه الأنفال آیه ۶۰

6. بیانات در جلسه چهاردهم تفسیر سوره بقره 1370/٩/6

7. بیانات‌ در جمع سپاهیان و بسیجیان لشکر ۱۰ سیدالشهداء 1377/٧/26

8. بیانات در دیدار فرماندهان گردان‌های بسیج 1394/٩/4

9. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم 1394/۶/18

10. بیانات در اجتماع بزرگ مردم قم‌ 1379/٧/14

11. بیانات در دیدار شرکت‌کنندگان در همایش بین‌المللی رسانه‌های جهان اسلام در حمایت از انتفاضه فلسطین‌ 1380/١١/11

--------------------------

پدافند اقتصادی، ش 14، دی ماه 1394، صص4-6